روایتی گرم از یک شب سرد
🔹دور از کانون با محبت خانواده وقتی می‌خواهند تن به سرمای استخوان سوز یک شب سرد برفی بسپارند باید که دلشان گرم باشد رو به سوی خالق دست نیاز دراز می‌کنند تا اول لطف او برایشان دلگرمی باشد و بعد دعای خیر مخلوق او همراهشان میشوم سرمای هوا واقعا طاقت فرساست، این بچه ها قرار است مسیر عبور و مرور را هموار کنند چند ساعتی که از کارشان گذشته به راحتی میتوانی تاثیر سرما را در چهره آنها ببینی می‌گویم: بچه ها بهتره که یه نفسی تازه کنید و گرم بشین همانطور که سعی دارند با هرم دهانشان دستانشان را کمی گرم کنند می‌گویند: "فرصت نداریم باید سریع برویم ورودی شهر، خبر دادن اونجا کلی ماشین گرفتار شده" هنگامی که می‌خواهند حرکت کنند انگار حرفی یادشان آمده باشد برمی‌گردند طرف من و میگویند: "راستی سید این چند روزی هم که کربلا بودیم بارون قشنگی اومد" و من تازه یادم می افتد که این بچه ها دو روز قبل از سفر به سرزمین عشق برگشته اند میخندم و می‌گویم خوش بحالتان، زیارت قبول وقتی داشتم این مطلب را می‌نوشتم دلم پیش بچه هایی بود که در شیفت بعدی باید تا صبح مشغول خدمت به مردم عزیز پایتخت گل و گلاب باشند بچه ها خدا قوت و دمتون گرم

سایر تصاویر :



ثبت دیدگاه شما راجع به این مطلب     

       


منوی اصلی
ارتباط با ما

قمصر قطعه ای از باغ بهشت

قمصر-خیابان شهید بهشتی-ساختمان شهرداری قمصر

تلفن تماس :    55642424  و55642345-031

نمابر :      55642334-031