گل محمدي از هر حيث گونهاي متعلق به ايران است. در تعيين محدودة مكاني و زماني ايجاد و توسعة اين كشت و گلابگيري در ايران و در گشته ميتوان گفت: توليد و كاربرد اين محصول از زمانهاي دور و قبل از اسلام و در اقصي نقاط كشور رواج داشته است. به نحوي كه گل و گياهان گل دار، چه خوراكي و چه دارويي همواره بخش بزرگي از پزشكي بومي ايران بوده است. سنگ نگارههاي ستبر تخت جمشيد نمادي گويا از فرهنگ نام آشناي مهرورزي و دوست داشتن گل و گياه بر سينه دارد.
در اين باره كتاب جامع قانون در طب از شيخالرئيس ابوعلي سينا بازگو كنندة نكات ارزندهاي است. اين كتاب كه حدود 1000 سال قبل نوشته شده است (370-428 ه.ق.) در مجلدهاي مختلف آن مكررا جهت درمان امراض مختلف بر استعمال گل خشك يا گلاب و حتي ديگر عرقيات تاكيد شده است. طبق نظر عموم متخصصان، قمصر خاستگاه ديرين گل و گلاب است. دربارة سابقة تاريخي اين محصول در قمصر، به علت محيط ناآرام آن، سابقهاي طولاني در دست نيست. اما بر اساس يك ديدگاه در عصر ملك شاه سلجوقي كه مسجد ميانده قمصر ساخته ميشد و از محراب گچبري آن هنوز بخش عمدهاي پابرجاست، نمايندة يكي از اتابكان روم شرقي از دامنههاي كوه اسبي قمصر مقداري گل سرخ خودرو با خود به شهر دمشق كه آن روزها داماسكوس خوانده ميشد ميبرد و در آنجا پرورش داده ميشد. دليل اين ادعا در حال حاضر اطلاق نام داماسك رز يا رزاداماسنا در فرهنگ لاتين و در زبان كشورهاي انگليسي زبان به گل سرخ ايران ميباشد.
نكتة قابل توجه در اين زمينه تامل در شيوة گلابگيري در قمصر است. زيرا اگرچه تقطير و توليد عرقيات در ايران قدمتي بس طولاني دارد، فلسفة بكارگيري دستگاههاي سنتي گلابگيري قمصر بيانگر پويشي جديد در اين صنعت، توليد محصول در حجم زياد و با هدف تجاري است. در حالي كه قبل از آن با دستگاههاي تقطير تنها مقدار محدودي براي درمان توليد ميشده است.
از ديگر اسناد موجود دربارة گل و گلابگيري در قمصر وجود سفرنامة شاردن سياح فرانسوي است كه در دوران صفويه نگاشته است. وي در جلد سوم سفرنامهاش هنگام عبور از كاشان به معجزة عرق بيدمشك اشاره ميكند و در ادامة سفرش به طرف اصفهان از راه قهرود بعد از عبور از سد شاه عباسي (شيخ بهايي) آورده است: در اوايل خردادماه بود و گلها هنوز نشكفته بودند. اين به همان گلهاي محمدي منطقه كه در اوايل خردادماه ميشكفند اشاره دارد.
وي در جلد چهارم سفرنامهاش ذيل بخش نوشيدنيها، عنوان قابل توجهي به نام يك رقم شگفتانگيز در صادرات آورده، سپس بطور مفصل به عرقيات نختلف و نحوة توليد و كاربرد انها اشاره ميكند. همچنين از خواص گل و صنعت گلابگيري در ايران آن روز بحث كرده شرح مبسوطي از فرايند شهد و خواص گلاب دارد. نكتة مهم اين است كه وي مينويسد: از اين شربت مطبوع به سرتاسر مشرق زمين صادر ميشود و كشتيهايي كه كاملا انباشته از آن است به صوب هندوستان عزيمت ميكنند.
اين همه بيانگر رونق فوقالعادة اين صنعت در دوران گذشته نسبت به وضعيت كنوني است و اين كه چقدر اين صنعت در منطقه و كشور رواج داشته، كه با توجه به وضعيت حمل و نقل و عدم دسترسيهاي آن دوران، در اين سطح وسيع به عنوان يك كالاي عمدة صادراتي در عرصة تجارت خارجي مطرح بوده است. ديگر منبعي كه در اين باب به نكاتي اشاره دارد فرهنگ دهخدا است. اين مطلب در سالهاي 37-1337 ه.ش. نگارش شده است و اشاره دارد: محصول عمدة قصبة قمصر گل محمدي، سيبزميني، انواع ميوههاي سردسيري و مختصر باغات است. در فصل بهار و موسم برداشت گل، عطر گلهاي قصبه از چند كيلومتري به مشام ميرسد. در آن موقع حدود هفتاد كارگاه گلاب و عطرگيري داير ميگردد و مصرف روزانة هر كارگاه تقريبا 500 كيلوگرم گل است و گلاب و عطر آن در تمام نقاط كشور معروف است.
در هر صورت صنعت گلابگيري در تمام دورههاي زماني گذشته رواج داشته به شكل وسيعي توليد ميشده حتي صنايع جنبي آن نظير مسگري، شيشهسازي و وسايل بستهبندي آن نيز در كنارش رواج داشته است. از نظرگاه توليد و فروش محصول نيز بيشتر به خارج از منطقه صادر ميشده است و بدين علت بر خلاف اغلب صنايع دستي در طول تاريخ و به خصوص در دوران معاصر توانسته است كه جايگاه خود را در عرصة بازار مصرف حفظ كرده روز به روز بر كميت و كيفيت خود بيفزايد به گونهاي كه در اين زمينه انواع عرقيات گياهي و دارويي نيز بدان اضافه گرديده است.
از ديگر تبعات اين تحولات نفوذ و گسترش اين صنعت به روستاهاي پيرامون قمصر و حتي به ديگر استانهاي كشور در دهههاي اخير است. به نحوي كه طبق نظر اهالي روستاهاي بخش قمصر، از سال 1310 به بعد گل محمدي براي كشت به اين روستاها راه يافت و از سال 1336 به بعد برخي گلابگيران حرفهاي قمصر به علت قيمت نازل گل اين روستاها دستگاههاي خود را در آنجا داير نمودند. البته پس از چندي با مشخص شدن كيفيت پايين محصول گل اين روستاها روند مذكور متوقف شد. اما در اين روستاها در اثر اين عمل و عوامل ديگر گلابگيري سنتي به سبك قمصر فراگرفته شد و رواج يافت و تاكنون گسترش يافته است.
علت اين همه تاكيد بر گلاب قمصر مرغوبيت فوقالعاده گل توليدي قمصر بوده و اين به سبب شرايط طبيعي ويژة قمصر است. چه در گذشته و چه در امروز بهترين و عاليترين محصول گل و گلاب و طلاي معطر با عيار بسيار بالا كه دقيقا منطبق با استانداردهاي آن ميباشد محصول آب و خاك و اقليم اين سازمان است. در كنار اين عامل اساسي، روش سنتي گلابگيري قمصر را بايد حاصل هنر، ذوق، سليقه، پشتكار و ابتكار مردم آن دانست. مردمي كه با الهام از فرهنگ اراده و سابقة درخشان نظام اجتماعي خويش آن را پرورانيده و توسعه دادهاند. از اين رو بايد براي تجارب ارزشمندي كه طي ساليان دراز در اين مسير كسب كردهاند ارزشگذاري نمود.
براي انواع گل رز (Rose) در فارسي نامهايي مانند سرخگل، گل محمدي يا گل چاي ذكر شده است. البته اين نام بيانگر تنوع گستردة گونههاي آن نيست چراكه تاكنون بيش از 20000 گونه گل رز شناخته شده است. اين گل گذشته از آن كه سر دستة تيرة مهمي از گياهان است از نظر ساختمان، رنگ و عطر گلهايش كاملترين نوع گل بوده و تاكنون هيچ يك از جنسها و نژادهاي متنوع گياهان در تنوع و تكامل به پاي اين گل نرسيده است. نژاد گل سرخ به 7 دسته تقسيم شده است:
- سرخ گل فرانسه
- نسترن
- گل چاي
- سرخ گل با گلهاي متعدد
- سرخ گل مينياتور
- سرخ گل بنگال
- سرخ گل ايران
در بين گونههاي متنوع رزها و سرخگلها، سرخ گل ايران يا گل محمدي كه از خانوادة Rosaceus است و در منابع مختلف و در كشورهاي غربي و انگليسي زبان به Domask Rose معروف است. اين گونه منحصر به ايران ميباشد. بطور كلي در منابع مختلف و طبق نظر اكثر كارشناسان زيست گياهي گونة مذكور از ابتدا در ايران پرورش يافته و از اين كشور به ديگر نقاط جهان پخش شده است.
گل محمدي يا طلاي معطر از نظر ويژگيهاي فيزيكي و شكل ظاهري داراي خصوصيات زير است:
گل نيمه پر پر، صورتي رنگ و بسيار خوشبو، برگگلها به شكل تخم مرغي، داراي 5 تا 7 برگچه و يك دم برگ، شكل گياه آن بوتهاي پر پشت با بلنداي نزديك به 1.5 متر، داراي خارهاي ريز بيشمار روي ساقهها به ويژه در ساقههاي جوان آن.
در نشست مورخ 22/9/1374 شمسي كه با حضور رياست انجمن باغباني ايران و شماري از استادان دانشگاههاي ايران برگزار گرديد، گل سرخ محمدي با ويژگيهاي مذكور به عنوان گل ملي كشور تاييد و برگزيده شد.
|